شده و به بلندگو هاي بزرگ تحويل داده ميشد.
حال شما تصور كنيد با اين اختراع چه تحول بزرگي در سالن هاي نمايش و بخصوص موسيقي و
سخنراني بوجود آمد.
ضبط صدا توسط نوارهاي مغناطيسي و بشكل ريلي اختراع بعدي بود تا مردم مجبور نباشند
همه برنامه ها را بطور زنده بشنوند و تقريبا خيلي طول كشيد تا روش ضبط صدا بشكل
استريوفونيك (دو صدايي) ابداع شد كه آنهم توسط يكي از رهبران اركستر بود. وي ابتدا
هنگام اجراي تمرين موسيقي مورد نظرش، آنرا توسط چند ميكرفن در مكان هاي مختلف
نوازندگان، ضبط كرد و در هنگام اجرا، بدون اينكه
نوازندگان عملي انجام دهند موسيقي استريوي چند صدايي ضبط شده را از چند بلندگو و از
سمت نوازنده
مربوطه پخش كرد، و مردم از هر بلندگو صداي يك آلت موسيقي را ميشندند و نميتوانستند
باوركنند كه نوازندگي دركار نيست!
روش دوصدايي (استريو فونيك-دو بعدي) بيشتر در زمينه موسيقي بود كه جالب و حتي ضروري
بنظر ميامد. شنيدن موسيقي با اين روش حالت حضور در سالن اجرا را به شنونده القا
ميكند و با اينكه تلاش هاي زيادي در 4 صدايي (4 بعدي) كردن سيستم بعمل آمد (دو تا
در چپ و دو تا در راست هركدام با 45 الي 60 درجه زاويه نسبت به هر گوش شنونده)، اما
چندان عملي و رايج نشد (خيلي گران تمام ميشد و نياز به تغيير دادن همه استاندارها و
سخت افزارهاي ضبط و پخش موجود دو صدايي هم بود) و طراحان سيستم هاي ضبط و پخش به همان دو صدايي بسنده كردند، البته
روش ابداعي ضبط و پخش با كيفيت بالا و زنده دالبي نيز توسط شركت دالبي به ثبت رسيد كه از
استانداردهاي صوتي منحصر بفردي برخوردار بود و تا آنجا كه هر سيستمي اگر ميخواست از
اين روش استفاده كند الزاما ميبايست علامت دالبي را نيز بهمراه داشته باشد و حق و
حقوقي هم بشركت پرداخت كند. تحولاتي كه دستگاه هاي تقويت صوتي
طي كردند خيلي چشمگير نبود؛ |