داخل
موس را
هم آلوده ميكرد و براي كاركرد درست، بايد تميز ميشد همين تميز كردن و باز و بسته
كردن
موس باعث استهلاك سريعتر موس ميشد.
سپس موس نوري (اپتيكال)
ببازار آمد كه در مراحل اول با اينكه از سيم هاي زره دار محافظت
شده استفاده ميشد اما اصلا در برابر اغتشاش محيط مصونيت نداشت و دايما
مكان نما
براي خودش حركت ميكرد!
موس بي سيم
نوري، مرحله بعدي تكامل موس بود كه ابتدا توسط نور مادون قرمز با گيرنده
اي كه به
يو اس بي وصل بود، مرتبط ميشد و ميبايست دايما يكديگر را ببيند. اما اگر مانعي
در برابر اين دو بود دچار مشكلات ميشد (در طراحي ميز
رايانه، محل موس زير سطح رو
ميزي و بالاي رايانه قرار دارد و موس از نظر ديد
حسگر كه به يو اس بي متنصل است در
حال پنهان قرار دارد).
نهايتا موس بلوتوث دار و
واي فاي دار ببازار آمد كه هم مصرف باطري كمتري داشته و
همچنين با حداقل ده متر برد ارسال، فرامين موس از مانع هم عبور ميكند.
موس ها تا مدت ها از
اصول طراحي خوبي تبعيت ميكردند و با علم مهندسي و پزشكي كاملا در هم
آميخته بودند اما بتدريج اين اصول كم رنگ تر شد و جانب تنوع، بيشتر در
نظر گرفته شد. |