هاي كاتدي از محدوديت هاي بدي برخوردار بودند از آن جمله فاصله زياد پرتاب كننده
الكترون به صفحه نمايش و وزن سنگين نمايشگر لامپي. اين معايب باعث شد تا
تلاش هاي فراواني جهت ساخت يك
LED كه نور آبي را فراهم كند، بعمل آيد. شايد بسياري
بخاطر داشته باشند تابلوهاي نمايش بزرگي كه سوني و ديگران در ميادين و استاديوم هاي
ورزشي تحت عنوان نمايشگرهاي 4 رنگه ميساختند و رنگ سياهي را كه با خاموش بودن هر سه
LED ايجاد ميشد را هم جزو رنگ بشمار مياوردند! هم اكنون نيز تابلوهاي
تبليغاتي با همين روش سه رنگه را مشاهده ميكنيد.
بالاخره اين عنصر الكترونيكي با ولتاژ راه انداز متفاوتي (دوبرابر نوع معمولي اش)
ساخته شد و بمحض اختراع قطعه LED
آبي رنگ،
LCD آبي هم اختراع شد
و بشر به روياي 30 ساله خود (بعد از اختراع تلويزيون رنگي كاتديك) جهت ساخت
نمايشگري كه مثل قاب عكس بتواند بديوار خانه آويزان كند و تلويزيون تماشا كند دست
يافت.
LCD
برخلاف
LED
ساختاري پيچيده تر دارد و بگونه اي عمل ميكند كه در اين نوشتار نميتوان درباره آن
توضيح داد. كمي عكس و تفصيلاتي تخصصي لازم دارد كه در حوصله شما ممكن است نباشد.
اما بطور خلاصه و ساده ميتوان گفت دو جور
نمايشگر ال سي دي داريم: سياه و سفيد و رنگي كه ساختار فيزيكي و الكترونيكي
كاملا متفاوتي علي رغم تشابه اسمي شان دارند. ابتدا توضيح مختصري درباره كريستال
مايع سياه و سفيد ميدهيم:
ماده اصلي
نمايشگر
LCD
سياه و سفيد در واقع از كريستال مايع تشكيل شده و آنرا نوعي ماده شيميايي
ميتوان محسوب كرد كه داراي |